مهدی یزدانی و رعنا شکویی دونیقی در پژوهشی به این موضوع پرداختهاند و نتایج آن را در مقاله «ارزیابی تاثیر شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان در کشورهای نوظهور» در شماره ۸۴ فصلنامه «پژوهشنامه اقتصادی» دانشگاه علامه طباطبایی منتشر کردهاند. معادلات همزمان در فضای دادههای تابلویی طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ از دو روش برای بررسی تاثیر شفافیت بر ثبات اقتصاد کلان در کشورهای دارای اقتصادهای نوظهور استفاده شده است. در روش اول دو معادله برای شفافیت بانک مرکزی و ثبات در نظر گرفته و اثر متقابل این دو متغیر بررسی شده است. در روش دوم به منظور بررسی دقیقتر و جزئیتر تاثیر شفافیت بانک مرکزی بر متغیرهای تشکیلدهنده ثبات شامل تورم، شکاف تولید و شکاف نرخ ارز حقیقی، سه معادله برای متغیرهای اشاره شده و یک معادله برای ارزیابی اثر این متغیرها بر شفافیت استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد شفافیت بانک مرکزی از عوامل پتاثیرگذار بر ثبات اقتصاد کلان است. همچنین مجذور شفافیت بانک مرکزی، رابطه منفی و معنادار با ثبات اقتصاد کلان دارد. این در حالی است که شفافیت بانک مرکزی با تورم و شکاف نرخ ارز حقیقی رابطه معکوس دارد؛ بهگونهای که بین شفافیت بانک مرکزی و تورم رابطه دوسویه وجود دارد. در نهایت اثر شفافیت بانک مرکزی بر شکاف تولید و عکس آن معنادار نیست. با توجه به اثر مثبت شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان توصیه میشود، بانک مرکزی با در نظر گرفتن تجربههای موفق در کشورهای دنیا در مورد شفافیت، این هدف را به صورت جدی پیگیری کند.
هر نظام اقتصادی به دنبال رسیدن به اقتصادی باثبات، پویا و کارآمد است. این در حالی است که کارآمدی و پویایی هر نظام اقتصادی نیازمند فضای سالم و شفاف در حوزه فعالیتهای اقتصادی است. به عبارت دیگر، شفافیت اطلاعات اقتصادی از مقدمات و پیششرطهای الزامی برای رسیدن به رشد و شکوفایی است. علاوه بر این، صنعت بانکداری در هر اقتصادی شریان حیات آن کشور بوده و رابطه دوسویه بین صنعت بانکداری و فعالیتهای اقتصادی اجتنابناپذیر است. از این رو، بانکها بیش از هر نظامی نیازمند فضای سالم و شفاف هستند. با توجه به این که یکی از اهداف اصلی اکثر بانکهای مرکزی ثبات اقتصاد و کاهش نوسانات اقتصادی است، از این رو، اهداف آنها شامل کاهش نوسانات تورم، تغییر در تولید و همچنین نوسانات نرخ ارز است که از اهمیت بالایی برخوردار است.
در دو دهه اخیر، شفافیت به یکی از مهمترین ویژگیهای بانکهای مرکزی تبدیل شده است. پیش از این دوره، بانکهای مرکزی به رازداری مشهور بودهاند، اما امروزه اکثر بانکهای مرکزی گزارشهای منظمی راجع به شرایط اقتصادی و مالی، وضعیت سیاست پولی و چشماندازهای متغیرهای هدف منتشر میکنند که به افزایش کارایی و اثربخشی سیاستهای پولی بانک مرکزی منجر شده است. همچنین بانکهای مرکزی به عنوان تاثیرگذارترین نیروی محرک نظام اقتصادی مطرح هستند و با هدف رسیدن به ثبات اقتصاد کلان اهدافی شامل کاهش تورم، کاهش نوسانهای نرخ ارز و تولید را دنبال میکنند. بر این اساس، طی دهههای اخیر بانکهای مرکزی شفافتر شدهاند و اطلاعاتی در مورد سیاستگذاری پولی خود ارائه میدهند و به طورکلی از لحاظ نظری شفافیت به تقارن اطلاعات بین بانک مرکزی و بخش خصوصی اطلاق میشود.
بحث در مورد اهمیت شفافیت یک چالش مداوم است، با این وجود در ادبیات اخیر نتایج بهنفع شفافیت بیشتر است. بهطور کلی، دو استدلال نظری در بحث شفافیت وجود دارد؛ یکی از آنها در رابطه با عدم اطمینان و سردرگمی است. هرچه افراد نتوانند به پیشبینیهای خود در مورد آینده اعتماد کنند، تعیینکنندههای قیمت تمایل بیشتری به تعیین قیمت براساس تورم گذشته دارند. علاوه بر این، وجود اضافه بار اطلاعاتی باعث میشود مردم شروع به تمرکز بیش از حد بر پیچیدگیهای سیاستگذاری پولی و عدم اطمینان پیرامون پیشبینیها کنند و دچار سردرگمی میشوند.
از دیدگاه نظری بحث قابلاعتنایی بهنفع شفافیت وجود دارد. بر اساس قضیه اول رفاه با توجه به این که در بازارها با اطلاعات نامتقارن مواجه هستیم و با فرض این که سایر نقایص بازار وجود نداشته باشد، حرکت بهسمت شفافیت کامل باعث افزایش رفاه میشود. اما در دنیای واقعی بسیاری از نقایص بازار موجود هستند و بنابراین افزایش در شفافیت میتواند سودمند نباشد و نتیجه این حرکت به شرایط و اطلاعات خاصی که افشاشده، بستگی دارد.
در دهههای اخیرشفافیت بانک مرکزی توسط بیشتر بانکهای مرکزی جهان افزایش یافته است و بیشتر دو دلیل برای این افزایش وجود دارد؛ در مرحله اول، شفافیت میتواند بهعنوان اوج استقلال بانک مرکزی تلقی شود. بنابراین، نیاز جدی به توضیح و توجیه تصمیمات سیاستی وجود دارد. دلیل دیگر شفافیت بسیاری از بانکهای مرکزی در سالهای اخیر این بود که (درجه خاصی از) شفافیت بانک مرکزی از نظر اقتصادی مطلوب است؛ بهگونهای که بسیاری از مطالعات نشان میدهد که شفافیت باعث افزایش رفاه میشود و میتواند منجر به نتایج اقتصادی بهتر شود. با وجود این، در مطالعه انجامشده توسط بلیندرو همکاران که در آن از گروهی از بانکهای مرکزی و اقتصاددانان دانشگاهی خواسته شده که ویژگیهای موثر در ایجاد اعتبار سیاست پولی از نظر خود را رتبهبندی کنند، شفافیت در رتبه چهارم قرار گرفته است و از نظر نمرات تفاوت چندانی این شاخص با شاخصهای دیگر ندارند، اما قبل از شفافیت بانک مرکزی، پیشینه صداقت، استقلال بانک مرکزی و پیشینه مبارزه با تورم قرار میگیرد. با این وجود، شفافیت به دلایل زیر در دو دهه گذشته توجه معناداری را به خود جلب کرده است؛ اول، هنگامی که بانکهای مرکزی شروع به دستیابی استقلال بیشتر در تعیین و پیگیری اهداف خود کردند بهطور خودکار نیاز بیشتری به پاسخگویی وجود داشت. بنابراین، پاسخگویی مبتنی بر دموکراسی را بیشتر فراهم میکرد. دوم، از دیدگاه بانک مرکزی، سه ویژگی پیشینه صداقت و استقلال بانک مرکزی و پیشینه مبارزه با تورم که در بررسی بلیندر و همکاران مهمتر از شفافیت به نظر میرسند در کوتاهمدت و بهصورت آنی قابل اصلاح نیستند و سطح شفافیت تنها ویژگی است که بانک مرکزی میتواند بهسرعت جهت ارتقای آن عمل کند. بنابراین، در حدی که بانک مرکزی تمایل به بهبود اعتبار خود داشته باشد، سطح شفافیت اولین این ویژگیهایی است که میتواند مستقیم بر آن عمل کند.
مطالعهای در مورد 10 بانک مرکزی انجام شده است که 70 درصد بانکهای مرکزی مهمترین عامل در سیاستگذاریهای پولی خود را شفافیت عنوان کردهاند. با این وجود استقلال بانک مرکزی و پایین نگهداشتن انتظارات تورمی، دو عامل مهم و حیاتی دیگری هستند که بالاتر از شفافیت ارزیابی شدهاند پرداختن به مفهوم استقلال بانک مرکزی از آن جهت اولویت دارد که زمینهساز یک بانک مرکزی مقتدر و موفق در سیاستگذاری خواهد بود. استقلال بانک مرکزی بهمعنای آزادی سیاستگذاران پولی از نفوذ مستقیم سیاسی یا دولتی در اجرای سیاست پولی است. در واقع استقلال بانک مرکزی بهمعنای جدایی کامل از دولت و عدم وجود ارتباط کامل بین آنها نیست، بلکه به این معناست که این نهاد بتواند سیاستهای پولی و اعتباری را فارغ از هرگونه فشار سیاسی و بر اساس مصالح اقتصادی تنظیم و اجرا کند و به نتایج آن پاسخگو باشد.
دستاوردهای تحقیق: رابطه معکوس شفافیت بانک مرکزی و تورم
این مطالعه به ارزیابی شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان در کشورهای نوظهور طی دوره ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ پرداخت. بر این اساس، در ابتدا ادبیات نظری مربوط ارائه و در ادامه سعی شد الگوهای کاربردی برای ارزیابی تاثیر شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان و متغیرهای تشکیلدهنده ثبات ارائه شود. به این صورت که ابتدا تاثیر شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان و نیز تاثیر ثبات اقتصاد کلان بر شفافیت بانک مرکزی با استفاده از سیستم دومعادلهای بهصورت همزمان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بهمنظور بررسی دقیقتر و جزئیتر به بررسی تاثیر شفافیت بانک مرکزی بر متغیرهای تشکیلدهنده ثبات از قبیل شکاف نرخ ارز حقیقی، شکاف تولید و تورم و نیز عوامل تاثیرگذار بر شفافیت پرداخته شد. در نهایت نیز الگوهای مربوطه برای کشورهای نوظهور منتخب طی دوره ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ برآورد شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که شفافیت بانک مرکزی با تورم و شکاف نرخ ارز حقیقی رابطه معکوس دارد و بانک مرکزی میتواند از طریق افزایش شفافیت بانک مرکزی، شکاف نرخ ارز حقیقی و تورم را کاهش دهد و با توجه به رابطه تعاملی شفافیت و شکاف نرخ ارز حقیقی و همچنین شفافیت بانک مرکزی و وقفه تورم باید شفافیت بالایی وجود داشته باشد تا بر کاهش شکاف نرخ ارز حقیقی و تورم تاثیرگذار باشد. علاوه بر این، رابطه بین شفافیت بانک مرکزی و شکاف نرخ ارز حقیقی دوسویه نیست و شکاف نرخ ارز حقیقی تاثیری بر شفافیت بانک مرکزی ندارد، اما بین شفافیت بانک مرکزی و تورم رابطه دوسویه وجود دارد و تورم نیز از عوامل تاثیرگذار بر شفافیت بانک مرکزی است. همچنین شفافیت بانک مرکزی بر شکاف تولید تاثیری ندارد و شکاف تولید نیز تاثیری بر شفافیت بانک مرکزی ندارد. علاوه بر این، شفافیت بانک مرکزی از عوامل تاثیرگذار بر ثبات اقتصاد کلان است. همچنین مجذور شفافیت بانک مرکزی رابطه منفی و معنادار با ثبات اقتصاد کلان دارد. بر این اساس رابطه غیرخطی بین شفافیت بانک مرکزی و ثبات اقتصاد کلان وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش شفافیت بانک مرکزی تا یک سطح مشخص، ثبات اقتصاد کلان افزایش مییابد و از آن نقطه به بعد با افزایش شفافیت بانک مرکزی، ثبات اقتصاد کلان نیز کاهش مییابد. با توجه به نتایج فوق، توصیههای سیاستی زیر قابل ارائه است:
- با توجه به اثر مثبت شفافیت بانک مرکزی بر ثبات اقتصاد کلان، توصیه میشود بانک مرکزی ایران با در نظر گرفتن تجربههای موفق در کشورهای دنیا در این زمینه، این هدف را به صورت جدی پیگیری کند.
- با توجه به اثر منفی شفافیت بانک مرکزی بر تورم و با توجه به رابطه تعاملی سابقه تورم و انحراف شفافیت بانک مرکزی از میانگین آن، شفافیت در سطح بالای بانک مرکزی بهمنظور کنترل تورم ضروری است.
- با توجه به اثر منفی تورم بر شفافیت بانک مرکزی، باید بانک مرکزی از طریق هدفگذاری مقداری تورم، اعلان آن به عموم و پایبندی در رسیدن به هدف، به کاهش و کنترل این متغیر و افزایش شفافیت کمک کنند.
- با توجه به اثر منفی شفافیت بانک مرکزی بر شکاف نرخ ارز حقیقی و با توجه به رابطه تعاملی شفافیت و شکاف نرخ ارز حقیقی، باید بانک مرکزی شفافیت در سطح بالایی را مطرح کند تا بر کاهش شکاف نرخ ارز حقیقی تاثیرگذار باشد.
مسئله تحقیق: بانک مرکزی در کنار استقلال عملی باید نسبت به نتایج عملکرد خود پاسخگو باشد. پاسخگویی لازمه کنترل بانک مرکزی است که بهواسطه قانون، آزادیهایی را در اعمال سیاستهای پولی در اختیار دارد.
رابطه معکوس شفافیت بانک مرکزی و تورم
- 16 فروردين 1402
- کد خبر:32698

توفیق آنلاین:بیثباتی اقتصاد کلان مانع جدی برای رشد واقعی اقتصاد و استمرار آن است.
لینک خبر:
ارسال نظر
فیلدهای اجباری را تکمیل نمایید